Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از هرمزگان ،تیم فوتسال آذرخش بندرعباس که برای دیدار مقابل تیم شاهین کرمانشاه به این شهر سفر کرده بود، ماجرا‌های عجیب و غریب زیادی را پشت سر گذاشت.

سرمربی تیم فوتسال آذرخش بندرعباس ابتدا با انتقاد از مسئولان باشگاه شاهین کرمانشاه در ندادن سالن قمربنی هاشم برای تمرین، گفت: نمی‌دانم چگونه فدراسیون برای انجام یک مسابقه رسمی در چنین سالن غیراستانداردی مجوز صادر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عباس روزپیکر در خصوص تساوی تیمش برابر نماینده کرمانشاه گفت: ابتدا باید از نحوه سفرمان و سختی‌هایی که کشیدیم بگویم تا هواداران بدانند تیم آذرخش با چه سختی‌هایی وارد زمین مسابقه شد.

او با بیان اینکه در ابتدا قرار بود دیدارمان با شاهین کرمانشاه روز چهارشنبه برگزار شود که فدراسیون این دیدار را به سه‌شنبه موکول کرد، افزود: به دلیل برنامه پرواز و حرکتی که از قبل پیش‌بینی کرده بودیم، به مدیریت باشگاه اعلام کردیم تا با نامه‌نگاری مانع از این کار شود، اما او نه تنها نامه‌نگاری نکرد بلکه مذاکره‌ای هم برای برگرداندن نظر سازمان لیگ فوتسال انجام نداد!

سرمربی تیم فوتسال آذرخش بندرعباس با اشاره به اینکه به‌ناچار دوشنبه به تهران رفته و سپس با اتوبوس راهی کرمانشاه شدیم، گفت: پس از رسیدن به کرمانشاه تلاش زیادی کردیم تا در سالن مسابقه تمرین کنیم، اما مسئولان شهر میزبان مانع این کار شدند و مجبور به عرق‌گیری در هتل شدیم.

عباس روزپیکر افزود: در روز بازی به دلیل اینکه هزینه هتل از سوی مدیریت باشگاه پرداخت‌نشده بود و به دلیل اینکه به ساعت مسابقه نزدیک می‌شدیم به‌ناچار یکی از اعضای کادرفنی را در هتل به شکل گروگان قرار دادیم تا کارت‌های بازی بازیکنان را دریافت کنیم.

روزپیکر با بیان اینکه پس از بازی هم منتظر ماندیم تا این هزینه پرداخت شود تا بتوانیم از کرمانشاه خارج شویم، گفت: سرانجام از طریق شخص دیگری این هزینه پرداخت شد و مدیریت باشگاه که تا پیش از این حاضر به پاسخگویی تماس‌ها نبود، سرانجام پاسخ داد.

او با اشاره به اینکه برای نخستین بار نیست که چنین اتفاقاتی در باشگاه آذرخش بندرعباس رخ می‌دهد، افزود: بازی خوبی برابر نماینده کرمانشاه انجام دادیم هرچند که به دلیل استاندارد نبودن سالن مسابقه و تمرین نکردن، در دقایق ابتدایی خود را در زمین مسابقه گم‌کرده بودیم.

سرمربی تیم فوتسال آذرخش بندرعباس با بیان اینکه در نیم‌فصل اول نماینده کرمانشاه در سالن دیگری از حریفان میزبانی می‌کرد و مشخص نیست چرا سالن تغییر پیدا کرده و عجیب‌تر اینکه سازمان لیگ با انجام مسابقه در این سالن کوچک موافقت کرده است، عنوان کرد: اشتباهات داوری به‌خصوص در دادن کارت دوم به امین نصرالله زاده و اخراجش از زمین و همچنین ممانعت غیرقانونی داور سوم پس از اتمام دو دقیقه اخراج برای اضافه شدن بازیکن به زمین سبب شد تا از حریف عقب بیفتیم.

او در پایان گفت: خوشبختانه در ادامه به بازی برگشتیم و حتی تا چهار ثانیه مانده به پایان این دیدار از حریف پیش بودیم که متاسفانه بر روی یک غفلت گل هفتم و تساوی را دریافت کردیم.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ب

تیم فوتسال آذرخش بندرعباس در سفر به کرمانشاه با مشکلات زیادی رو به رو شد

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: فوتسال اخبار ورزشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۲۷۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«آذرخش و رقص فانتوم‌ها» به نمایشگاه می‌رسد

کتاب «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» شامل خاطرات آزاده خلبان حسینعلی ذوالفقاری نوشته صادق وفایی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

به گزارش مشرق، کتاب «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» شامل خاطرات آزاده خلبان حسینعلی ذوالفقاری نوشته صادق وفایی به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه می‌شود.

این‌کتاب پس از «بیگانه با ترس» و «شبح دوست‌داشتنی»، سومین‌کتابی است که صادق وفایی درباره خلبانان نیروی هوایی به‌ویژه خلبانان شکاری بمب‌افکن فانتوم F4 نوشته است.

حسینعلی ذوالفقاری متولد ۱۳۳۰ است که پس از ورود به نیروی هوایی، برای آموزش به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران، هواپیمای فانتوم را برای پرواز انتخاب کرد. ذوالفقاری یکی از خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان بود که در دوران خدمت خود با خلبانان و اسطوره‌هایی چون قاسم پورگلچین، محمود اسکندری، داریوش ندیمی، فرج‌الله براتپور، جلیل پوررضایی و … همراه و هم‌نفس بوده است. او از چهره‌هایی چون شهید مصطفی چمران، شهید احمد کشوری و ابوالحسن بنی‌صدر نیز خاطراتی دارد.

این‌خلبان پس از پیروزی‌های مراحل مختلف عملیات بیت‌المقدس که به‌مرور باعث آزادسازی خرمشهر شدند، در روز ۱۸ اردیبهشت یعنی یک‌روز پس از بمباران موفق پل استراتژیک و شناور عراق روی اروندرود توسط محمود اسکندری، در ماموریت بمباران ۴ کیلومتر از جاده عقب‌نشینی نیروهای دشمن در جاده جفیر _ طلاییه، مورد اصابت پدافند زمین به هوا قرار گرفت و با محمدعلی اعظمی خلبان کابین عقب خود به‌طور ناگهانی از هواپیما خارج شد و به اسارت دشمن درآمد. او با تحمل بیش از ۸ سال اسارت و بودن در جمع اسرای مفقودالاثر، شهریور ۱۳۶۹ به میهن بازگشت.

ذوالفقاری از بازگشت از دوران اسارت، در قامت خلبان مسافربری به خدمت پرداخت و چندسال پیش بازنشسته شد.

خاطرات امیر آزاده خلبان ذوالفقاری در «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» در ۹ فصل تدوین شده‌اند که عناوین‌شان به این‌ترتیب است: «اتاق بازجویی و آن‌زن نامحترم»، «در ایران اجکت نداریم!»، «پشت پیکر شهدا پناه گرفته‌ایم!»، «مبارزه با دیوارهای زندان»، «شیر حلال!»، «رقص باله فانتوم‌ها بین دره‌ها»، «رویای آن‌بانوی روی‌پوشیده»، «نقشه فرار» و «برنمی‌گردید، زنده بمانید و بپرید بیرون!».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم؛

* بعد از اچ ۳، عملیات‌های مهم ثامن‌الائمه، فتح‌المبین و بیت‌المقدس را داشتیم.

بله.

* که شما در پایان بیت‌المقدس اسیر شدید. گفتید در بازجویی استخبارات وقتی نگهبان بالای سرتان به گردنتان ضربه می‌زد، چون قبلاً یک اجکت دیگر داشتید، درد شدیدی به گردنتان و ستون مهره‌ها هجوم آورد. فکر کنم الان به خاطره اولین اجکتتان رسیده‌ایم؛ زمستان ۱۳۵۹ پیش از آن‌که در فروردین ۱۳۶۰ حمله به اچ‌۳ انجام شود.

بله. مربوط به بمباران العماره است که در مسیر برگشت از آن، اسکندری ناگهان سایت موشک‌های عراقی که دزفول را بمباران می‌کردند، دید.

زدن العماره دوبار انجام شد. بار اول هشت‌فروندی بودیم با لیدری براتپور. اسکندری هم ساب‌لیدر بود. ده روز بعد گفتند: «آن‌جا محل تجمع نیرو است. بروید بزنید!» طبق معمول، بمب‌های خوشه‌ای مال من بود. تمام بمب‌ها را در ارتفاع دویست‌پایی می‌زدیم، ولی این را باید صدپا می‌رفتی بالا. وگرنه مسلح و فعال نمی‌شد.

در مرتبه دومی که رفتیم العماره را بزنیم، من چیزی از هدف و تجمع نیرو ندیدم. برای همین گفتم حیف است بمب‌های گران خوشه‌ای را که برای بیت‌المال است، هدر بدهم. لاشه تانک و نفربر جلویمان بود. به‌همین‌خاطر نزدیم و برگشتیم. سر همین عقیده بود که من شش‌بار با بمب برگشتم و نشستم.

* که خیلی کار خطرناکی است!

بله. بعضی‌ها هم بودند که بمب‌هایشان را در مناطق پرت‌وپلا می‌زدند. نزدیک مرز ناگهان دیدم یکی از هواپیماها دارد با مسلسل جایی را می‌زند. صدایش در رادیو آمد. اسکندری بود: «بچه‌ها هرکه هرچه دارد خالی کند این‌جا. همان‌سایتی است که دزفول را می‌زند. کی بمب دارد؟» گفتم‌: «ذوالفقاری‌ام جناب سرگرد! دارمتان!» گفت: «حسین، یاابوالفضل! همان سایت است! بزنش!» این‌جا بود که حاجی‌ات دیوانه شد. بمب و مهمات داشتم دیگر! اسکندری هم که گفته بود. دیگر حجت تمام بود. گفتم خدایا شکرت! چون افت داشت بمب‌هایم را نزده برگردم! ولی نمی‌خواستم بمب‌ها را هدر بدهم و روی تانک سوخته مصرفشان کنم.

این‌کتاب با ۲۳۶ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه منتشر شده است.

دیگر خبرها

  • اتفاق عجیب و باور نکردنی در لیگ برتر ایران
  • یک بام و دو هوا: تغییر عجیب لباس بین نیمه!
  • «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» به نمایشگاه می‌رسد
  • ماجرای عجیب بار الکتریکی گل ها و زنبور عسل (فیلم)
  • معرفی برترین های مسابقه فوتسال مهاجران آران وبیدگل
  • ماجرای انتشار بوی عجیب در بندرترکمن چه بود؟
  • ماجرای انتشار بوی عجیب در بندرترکمن | علت عجیب تر این اتفاق !
  • ماجرای ویدئوی وایرال شده عروس ۱۴ ساله! + واکنش فوری پلیس فتا
  • اجرای عمومی تئاتر‌های جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • اجرای عمومی تئاترهای جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب